خط خطی های یک عدد رضوان

انتظار؟نه...

جمعه, ۱۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۵۰ ب.ظ



انتظار؟ نه...

گهگاه ، یاد میکنمت ، بیقرار؟ نه
بی یاد تو خوشم ، تب روی نگار ؟ نه
.
.
شب را به صبح ، صبح به شام و همین بساط
درگیر کار و زندگیم ، انتظار؟ نه
.
.
آن کس که گندم و جوی دنیا نخورده است
میداند از حلاوت طعم انار؟نه
.
.
تو اولین معرف عالم شدی و من
تا آمد اسم تو شده ام مستعار؟نه
.
.
جمعه به جمعه میگذرد ، بیخیال من
اصلا به من چه ماه نشد آشکار ، نه؟
.
.
باید گلایه های خودم را عوض کنم
با کوله ای ز بار معاصی ، هوار؟نه
.
اصلا نبودن تو برایم مهم که نیست
انگار نه انگار ، سرآمد بهار ؟ نه
.
.
عجل فرج ، لغلغه ی این زبان که نه
دیگر شده برای دلم یک شعار ، نه ؟
.
.
آقا اجازه؟گر خودمانی بگویمت
گردیده ام بسان خسی بی بخار؟نه؟
.
.
ای خاک بر این قلمم با سرودنم
مرهم برای آن دلت آمد به بار؟ نه
.
.
این است حال من ، به گمان شیعه ی تو ام
این من برای تو نمی آید به کار؟ نه؟
.
.
صدبار من "نه" به ندای تو گفته ام
اینبار تو گفته ای ام: جز یار؟ نه
.
.
رضوان باقری
  • رضوان باقری

انتظار

جمعه

رضوان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی